تو آدمِ سختی کشیده‌ی قابل احترامِ زندگی منی. بعضی مواقع از خودم بدم میاد که غافل میشم ازت درحالیکه تو شکننده‌ترینی و باید حسابی حواسم بهت باشه.

اون روز داشتم به عکست نگاه میکردم؛ رو به مامان کردمو گفتم: این آدم، تنها... تنها آدمیه که هر وقت به عکسش نگاه میکنم بی بروبرگرد بغضم میگیره.

کاریزمات دقیقا مثلِ کاریزماییه که "اسپرینگ‌دی" بهم میده. همون‌قدر غریب؛ همون‌قدر شیرین؛ همون‌قدر غمناک.

همممم...بیا یه روز با هم حرف بزنیم. مگه نمیگی "از نظر من همه‌ی آدم‌های جهان غمگین و تنهان"؟ خوب بیا یه روز با هم درباره‌ی تنهاییامون حرف بزنیم. چون تو میفهمی من چی میگم. چون من میفهمم تو چی میگی.

تو از anxiety رنج بردی؛ مثل من. من از وسواس‌فکری رنج بردم. مثل تو. بیا یه بار از همه این‌هایی که برِمون گذشت حرف بزنیم بچه.