داری بیهمسفر میری مسیر اشتباهاتو
غبار بیکسی پوشوند تمام رد پاهاتو
بیا برگردیم اون روزا ما که همدیگه رو داریم
کی گفته آخر خطیم کی گفته آخر کاریم
تو دستاتو تکون میدی همینجا آخر راهه
داریم از هم جدا میشیم داریم میریم تو بیراهه
میترسیدم از امروزی که تو قلب کسی جا شی
دارم فرداتو میبینم محاله با کسی باشی
داری از اول جاده، دو راهی رو نشون میدی
از این لحظه جدا میشیم ، تو دستاتو تکون میدی
حالا من موندم و سایهم ، که از تنهایی بُق کرده
من و این نقطهی پایان ، که دنیامو قُرق کرده
تو دستاتو تکون میدی، همین جا آخر راهه
داریم از هم جدا میشیم، داریم میریم تو بیراهه
میترسیدم از امروزی که تو قلب کسی جا شی
دارم فرداتو میینم، محاله با کسی باشی
- فروغ • 光
- شنبه ۱۱ دی ۰۰
- ۲۳:۳۴